جنسیت گمشده
نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمیجنسیت گمشده
نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمیدزدی احساسات مکتوب من
خیره شدم به این صفحه روشن . درست سه ساعت از نیمه شب گذشته بود .همه نوشته های من بود توی یک صفحه سرد غریبه. نوشته های بیچاره من تنها توی غربت یک صفحه تنگ عجیب بغضشان گرفته بود درست مثل من که خیره شده بودم و مبهوت نگاه می کردم و فکر می کردم که اسم این کار را چه می توانم بگذارم . دزدی ؟نه ادبی تر سرقت؟ نه بزرگتر (دزدی احساسات مکتوب من).
من با تمام نوشته هایم دزدیده شدم تا خود صبح همین جا کنار نوشته هایم نشستم که احساس تنهایی نکنند .
این تمام ماجرا بود کسی از اهالی کوچه رندان این شهر شیشه ای باز هوای آزار دادن من به سرش افتاده که نمی دانم چرا ؟ اصلا چرا من ؟ چرا اصلا هوای آزار هم به سر داشته باشیم ؟ اینبار کسی آمده است و نوشته های من عکسهای انتخابی من را عینا کپی کرده و در بلاگی با نام (هویت گمشده) در همین پرشین بلاگ خودمان گذاشته است.!!!!!!!!!!! نمی دانم واقعا اینجا اینقدر بی مرز و بی در است که هر بلایی که بخواهیم می توانیم به سر احساسات هم بیاوریم ؟
(آقای سارق حس سرقت یک مشت خاطره سرقت بوی دوست داشتن چه لطفی می تواند برای شما داشته باشد ؟ می دانی کارت چقدر تلخ است ؟ همانقدر تلخ که به قصد دزدی به خا نه ای بروی و فقط آلبوم های آن خانه را ببری . تو چه می دانی که آن آدمهای ثابت توی آن تصاویر چقدر خاطره اند و یا چقدر عزیز . تو مثل بچه سر راهی هستی که به دنبال دست و پا کردن گذشته ای هر چند کوتاه برای خود است به دنبال یک مادر جعلی . یک پدر عاریه ای و حتی یک عشق نداشته!
می دانی به خودم افتخار کردم وقتی که دیدم می توانم برای بی گذشته ای مثل تو گذشته ای باشم که اینطور به آن می بالی و افتخار می کنی ) صد افسوس به بد خانه ای پا گذاشته ای و نوشته های بد کسی را گذشته خود کرده ای. که هر کدام از این نوشته ها خاطرهایست عزیز برای کسانی که هستند و این نوشته ها را پی می گیرند و فرا موش نکن اینجا خانه من است و حریم خانه من جای آدمهای بی گذشته نیست.) پس بار آخرت باشد. این جمله را فراموش نکن . بار آخرت باشد.
يه نيلوفر آبی تو يه برکه زندگی ميکرد . اين نيلوفر با همه گلهای نيلوفر ديگه فرق داشت آخه اون سراسر احساس بود؛ سراسر دلی صاف و پاک؛ برگهای اين نيلوفر يه روز ريخت اما اون مقاوم بود و اصلا به روی خودش نياورد .
اين نيلوفر آبی تو يه شب که همه خواب بودن و داشت به صبح و هوای خوب بهار فکر ميکرد يکدفعه يه طوفان بی رحم به اون حمله کرد اون طوفان می خواست اونو بکنه و ببره .
نيلوفر برکه آروم ما دلش گرفته بود اون زخمی دست باد شده بود . اون دلش هم شکسته بود ؛ او تا صبح به دشمنی باد فکر میکرد آخه نیلوفر برکه ما خیلی مهربون بود . اون به حرف همه ماهی های تو برکه گوش میداد . به اونها دلداری میداد با هاشون حرف میزد ؛ راهنمایی میکرد ؛ خلاصه نيلوفر ما اون شب رو نخوابيد مثل خيلی از ماهی ها که اونها هم اون شب نخوابيدن و با ناراحتی نيلوفر توی برکه ناراحت بودن .
اما نيلوفر عزيز ناراحت نباش ممکنه بتونن نوشتهات رو بدزدن اما فکرت رو نميتونن بدزدن ؛ برای دوستای توی برکه اين مهمه پس تو تنها نيستی ما ماهی ها در زير پای تو هستيم و مواظب تو ؛ نگران نباش :::
به احمقیه کوته نظران بخند که اینان همه بی هویت هستن :::::::::
(بهزاد)
متاسفم .....ولی باید بگم که تمامی متنها با نام خودت بود.!
زود قضاوت کردی نیلوفر..برای چندمین بار زود قضاوت کردی!
میگویم متاسفم!
فقط همین.
در ضمن بهزاد جان تو اگر بدانی من که هستم هیچگاه این سخنان را به زبان نمیآوری.
و شما نیلوفر ((بی گناهی خود گناهیست در دنیای عشق))
آن بلاگ نیز به خاطرات تلخم پیوست به مانند گذشته ای نه چندان دور.
پس زود قضاوت کردی.............!
خیلی زود باز هم ماننده همیشه.
دوباره بازگشتم و تنها ییت را بر هم زدم.!اینبار برای یک خواهش..
نمیدانم آیا این خواهش را می پذیری !
ولی این خواهش تنها آرزوی من خواهد بود....
فقط برای یک بار اعتماد کن..!
منتظر جوابت هستم.
از طرف: ((بی هویتی که دزد خوانده شد))
نیلوفر فقط یک بار..
درست است تو گاهی حرفهایی می زنی که افکارم را آشفته می کند ولی خب سرقت یا حتی کپی متنها عینا کار عجیبیست! چرا که این حرفها مال توست! مالک بی قید و شرطش هستی
بی هویتی ، هویتش را در گمشده جنسیتی جستجو میکند....
در قحطی طاعون زده سالهای وبا
اگر هنوز اندیشه ای هست حتی اگر فقط برای خودش بنویسد ؛ هیچ عجب نیست که ذهنت را کپی - پیست کنند ...
در خبرها خواندم پرستاری با همکاری پزشکان یک زایشگاه ۳۵ نوزاد را با خبر مجعول فوت به پدر و مادر واقعی ؛ به مادر پدر جعلی با مدارک ولادت زایشگاه می فروختند .....
راستی نیلو خانم این فرزندان شبیه سازی شده ات چگونه بودند ؟!! ...
مرا بابت این مطایبه ببخش خواستم میان بغضهایت تک خنده ای زده باشی
یا حق
سلام؛خوبی؟فقط میتونم بگم که دزدی این نیست که مطالب تو رو بدون تغییری حتی با نام خودت و امضاء خودت جای دیگه ای ثبت کنن. منم با هویت گم شده موافقم. تو زود قضاوت کردی و زود .... میدونی که همیشه قضاوت زود اشتباهش بیشتره. اگه اینی که هویت گم شده میگه درسته من به اون حق میدم نه تو عزیز. همین. خواستم اینو بدونی که مهم بود خبری که بهم دادی اما می بینم که خبرت اشتباه بوده. باید بنویسی «کسی بس که منو دوس داره یا عاشقمه یا به هر دلیل دیگه؛ دیگه من شده و خودش نیست و برای همینه که داره تماماْ من رو میخونه حتی با امضای من» آره این درست تره. فعلاْ عزیز
http://jensiyat-e-gomshodeh.blogfa.com/ شما قضاوت کنيد
دوستان عزیز
آدرس http://jensiyat-e-gomshodeh.blogfa.com آدرس من است. آنجا هم خانه خود خود من است نه یک خانه جعلی که کسی آنرا کپی کرده باشد.
پس حالا که خودم اینرا گفتم بهتر می توانید قضاوت کنید!
akhe man nemedonam cheze ke toye en donya zeyade ketab va neveshtas hala chera shoma agha ya khanome hoyveyate gomshode hatman to enhame esm bayad kopy en esm va to enhame neveshte bayad hamen neveshtehero to bolget mezashty ...............en dokhtar kam asabesh por khate shoma ham hatman bayad ro en khatha khat mekeshede ....age en esmesh dozde nest age esmesh mardom azare nest pas cheye ????????????????????????????????????????
وبلاگ تو فقط گوشه کوچکی از جنسیت گمشده توست .....امروز همین تکه از جنسیت گمشده تو تمام هویت اونه ........ اون هویت گمشده خودشو پیدا کرد تو هنوز بدنبال شخصیت خودتی ......اگر آدمها برات مهم اند بزار باور کنند که هویت تو واقعا گم شده ......نه اینکه از اول اصلا هویتی ....
ن.....ب.....و.....د.....ه !!!!!!
بوی اجابت می آید ...
خیره می شوم به انگشتانی که می چرخند ... به تسبیح هایی که هی دور خودشان می گردند و سرگیجه نمی گیرند ! به « واحد » ی که همه ی نگاه ها نگاهش می کنند و بی پیرایه می خواهندش ...
خیره می شوم بر سطور عشق ... بر آیه هایی که از لب مبارکی متولد شدند ... بر دلهایی که دروغ نمی گویند و دهانهایی که آتش نمی گیرند !
خیره می شوم بر عقربه های مشتاق ... بر « لااله الّاالله » ی که بوی بهشت می دهد ... بر نیازهایی که ناز یار را می کشند ...
خیره می شوم بر « استجابت » که حرف اول این روزهاست ...
بو می کنم تمام این دقایق را ... می بلعم هوای سکر آور سحری را که می دانم یاد ، نخستین صدای ذهن است و می میرم برای این همه داده و نداده !
و ... خیره می شوم بر خودمان ... بر دل ... بر ... بگذریم !
« اللّهم اِنّی اَسئَلُکَ بِما تُجیبُنی حینَ اَسئَلک فَاَجِبنی یا الله ... »
سلام و وقت به خیر.ممنونم که سرزدی.اگه در اسلام جایی برای زن وجود نداره به نظر تو عجیب نیست که گرایش مردم جهان به اسلام روز به روز داره زیاد می شه .اونم مردم دنیا نه مردم خودمون. حتما می دونی وقتی که یه زن یا یه مرد غربی یا شرقی (منظورم بیشتر اروپاست ) اسلام رو به عنوان بهترین دین انتخاب می کنه یعنی چی .چون اون مثل من و تو مسلمون دنیا نیومده بلکه اسلام رو با آگاهی کامل انتخاب کرده .پیشنهاد می کنم در مورد ادواردو آنیلی اطلاعاتی جمع آوری کنی البته اطلاعات موثق. اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست در مسلمانی ماست.امیدوارم اسلام حقیقی رو بشناسی بعد در مورد ش نظر بدی.موفق باشی.
tamas begirid 110, balke dozd moshakhas beshe .
بی نهایت برام غیر قابل باوره همچین کاری از طرف کسی...بنابراین با نهایت احترامی که برای این وبلاگ قائل بودم و هستم اما ارزش این پست شما در نظرم سقوط کرد...
چون اینجا جای نظرات بود نظرمو گفتم...همین...
اینجا دومین وبلاگ مسروقه است که توی این نیم ساعت دیدم چه خبر شده؟
مگه کسی که جنسیتش گم شده خاطره هم داره؟ روی سوالم یه کم فکر کن ... فکر نمی کنم داشته باشه ...
این گناه نا بخشودنیست!
هنوز هم برای این بی هویت نمی خواهی حرفی بزنی.!
نیلوفر خواهش آخر من مهم تر از زندگی منه
و بی صبرانه منتظر دقیقه ۹۰ هستم.
خواهش میکنم خواهشم رو رد نکن.
آهنگه وبت خیلی قشنگه.بدرود.
تو-من-وبلاگ.تمام هرف مشترک بین من و تو. دزدی دروغ ریا الکی عاشق شدن ـو باز هم من و تو با یک دنیا حرف نگفته.اگر خواستی به وبلاگ من هم یه سر بزن اگر یه نظر هم گذاشتی که... . من -تو و باز هم یک کلمه ی تکراری ... خداحافظ
نا امید نباشیم ...به معین رای دهیم
نفس بکش...اها...اها...ه ه ه ه ه ه
خدایا ......امشب باز اشک امانم نمی دهد.....خدایا انجا هم دلتنگی......کسی شاد پیدا می شود.....خدایا برای چه افریدی....عزیزم .هر کسی که هستی و این نوشته های زیبا را نوشتی....تو باعث شدی ساعتها گریه کنم.....گریه امانم نمی دهد...............خدایا خلاصم کن.........کسی نیست کمک کند.....من دیگر نمی خواهم باشم......(شاید امشب پایان است......من ...)
من آپدیتم با مطلبی درباره ویروسها. نظر یادت نره. به امید دیدار تو انتخابات. هر چند ترجیح میدم وارد سیاست نشم !!!
وای از این بیداد..!حرفی نمیزنم و لبخند که میزنم،یعنی:دوست داشته باش!
زندگی زیباست در آغوش مادر بودن زیباست چونان غرق تنهای خویشم که دگردر خود به تنگ آمده ام کاش و کاش خوشا به حالت که هم درد خود را ژیدا کردهای و()