جنسیت گمشده

نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی

جنسیت گمشده

نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی

بالهای بی صاحب

از آن بالا افتادی پایین آن هم با چه سرعتی . نقش زمین شدی . زمینی شدی . دیگر قدیس نبودی بالهایت را خدای من کند و نقش زمینت کرد .بد جوری زمینی شدی رفیق قدیس .۶ بار برای خودم و این خانومها و آقایان محترم تکرار کردم که دیگر نیستی و هرگز به این دنیای مجازی پا نمی گذاری صمیمی تر ها دلداری دادند غریبه ترها غرولند کردند که رفت که رفت به جهنم. بعضی هم سینه برایت چاک دادند که ......و اسمشان را خودشان گذاشتند فضول. و اما باد خبر تو را هم از میان همین شیشه همیشه روشن دنیای مجازی آورد نمرده بودی می دانستم نزدیکترین آدم زندگیت حالت را گفته بود که خوب است که بودی خوب بودی و حیف که بودی تورا تا آخر عمر مرده به خاطر می آورم . بی بال بی پر پرواز. توی دلم هری فرو ریخت وقتی که نقش زمین شدی آمدم بالای سرت ولی مرده بودی نه زمینی شده بودی تمام شده بودی له شده بودی و چشمهای سرمه ایت باز مانده بود به آسفالت خیابان.