جنسیت گمشده

نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی

جنسیت گمشده

نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی

سفری بی چمدان .سفری بی کوله پشتی به مقصد ...............!


این سفر چمدانی ندارد . کوله پوشتی هم نمی برم . آنجا که من می روم بردن هر چه خاطره است ممنوع ست.جای هیچ کدامتان هم خالی نیست. 

(کاش بدانی که چرا می روم . و کاش بدانی که چقدر حرف نگفته در حنجره ام ماندکه با تو بگوییم ولی دیگر  وقتی نخواهد بود می دانم . و کاش می دانستی چرا همیشه از زیر خریدن وب کم فرار می کردم. هیچ وقت ندانستی که بعضی زخمها هم پر رنگند و هم جایشان دیر خوب می شود.)