جنسیت گمشده

نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی

جنسیت گمشده

نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی

(شنبه ۱شهریور ۱۳۸۲)پریدن !!!!!!!!

فکر می کنم بهترین جا ایستاده بودم پایین را نگاه کردم آب مانده بود و سبز شده بود نفسم را حبس کردم و پریدم وسط آب و فرو رفتم و فرو رفتم.
چشمهایم باز باز بود و زیر آب به رنگ لجن و همه جا سبز و کدر . دستهایم به خزه های لزج ته اب می خورد و بیشتر چندشم می شد .
خره ها به بلوز و شلوارم چسبیده بودند و حالم را بهم می زدند. حالت تهوع داشتم ولی زیر آب که نمی شد........!

پریدم وسط آب و دیگر نفس نکشیدم مدتهاست که دیگر نفس نکشیدم پریده ام وسط آب و وسط اب جای نفس کشیدن نیست دارم فرو می روم!!!!!!!!!!!!!!!!!!
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد