جنسیت گمشده

نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی

جنسیت گمشده

نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی

چهار شنبه ۲۷آذر۱۳۸۲تکه ای از یک نامه بلند قذیمی ۸!

ولی رفتن تو عادتم نخواهد شد ! رفتن تو هر بار سخت تر از بار قبل است و من هرگز نتوانسته ام به این راه به این رفتن ها و رفتن ها خو بگیرم می دانی حضور تو توی زندگی من ریشه دوانده!بیا نبودن تو را از زندگی خط بزنیم نبودن تو هیچ حرف مهربانی نیست به نبودنت عادت نمی کنم!بیا قراری با هم بگذاریم هر وقت که به دستهایت نگاه کردی جای دستهای مرا خالی کن که جایشان توی دستهای تو خالی مانده است.۲۳/۳/۷۴ **بعد از آن سالهاتو مدتهاست که رفته ای آن هم برای همیشه حتی پشت سرت را هم نگاه نکردی !رفتی برای همیشه و برای من چه ماند همین نامه ها که می نویسمشان که نوشته باشم که در من تمام شود که این قصه با نوشتن برای من تمام شود!هنوز هم آن جا ته دلم به رفتنت خو نکرده ام پای ریشه دلم انقدر آب نریختم که تقریبا خشک شده نبودن خودت را با دست خودت بدون ذره ای فکر کردن از زندگی من خط زدی و می دانم خوب می دانم توی این سالهادهها دست جای دستهای عاشق مرا توی دست تو پر کرد و مثل من خواست فکر کند که تنها آدم زندگی تو بوده!حیف حیف!۲۷/۹/۱۳۸۲(این نامه ادامه دارد)
نظرات 17 + ارسال نظر
سمیه چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 01:18 ب.ظ http://www.sianor.blogsky.com

بازم سلام و بازم خیلی قشنگ مینویسی .

[ بدون نام ] چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 02:24 ب.ظ

adamhaie ashgh hiich vaght be raftan adat nemikonan,man hanouz montazeram

پونه - ایران دخت چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 03:50 ب.ظ http://pooneh.persianblog.com

و باز بگذار بگویم : بگذار بخاطر رفتنت کلاغها رخت سیاه تن کنند...

فرزین چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 07:23 ب.ظ

حق با پونه هست . و تو بازم همون چوس ناله هاتو مینویسی اونم برا کسی که ارزششو نداره. شاید این مرض مشترکه من و تو باشه .گریه بر دردی که درمانی نداره. چون اصلا دیگه درد نیست فقط یه خلجان رو حیه که یادآوردنش بهت احساس تسلی میده و اینکه مقصر همه گرفتاریهات یکی دیگه هستش. اگرچه سخته ولی این بازی رو تموم کنتو دیگه حتی اونم دوست نداری . خودتو عذاب نده
دوست همیشگیت : فرزین

علی چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 08:53 ب.ظ http://alitel.blogsky.com

سلام.مثل همیشه قشنگ و زیبا بود.تابعد...

بابک چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 09:56 ب.ظ http://tanhaei.blogsky.com

اسمان را وجب کردم...از کف دستم بیشتر نبود...این نامه ها کی میخواد تموم بشه؟

هستی پنج‌شنبه 27 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 12:41 ق.ظ http://hastii.blogspot.com

برای زیباییش نمیشه چیزی گفت

بهار پنج‌شنبه 27 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 09:35 ق.ظ http://khaatoon.blogsky.com

ولی تو آب دادی اون درخت احساس دلت رو و هیچ هم خشک نشده.اونقدر که الان تو تمام وجودت ریشه دوونده.نیلوفر ارزشش رو داره یه همچین کسی که دست دهها نفر رو تو دستش گرفته....؟که تو وجود نازنینت رو اینقدر به خاطرش ازار بدی؟

عمق پنج‌شنبه 27 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 11:22 ق.ظ http://omgh.persianblog.com

غمگین و غمگین ترم می کنی...نامه هات قشنگن اما غم انگیز...دلت چقدر جا داره عزیزم؟که اینقدر غصه توشه؟مراقب خودت باش...

ابرخاکستری پنج‌شنبه 27 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 12:33 ب.ظ http://abrekhakestari.blogsky.com

بنویــــــــــس ... آنقدر که دیگر این قصه با نوشتنت تمام شود ، برای همیشه تمام شود ... حیف آن دستهای تپل و سفید و قشنگت نبود !

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 27 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 06:12 ب.ظ http://www.money4u.blogsky.com

سلام دوست وبلاگ نویس عزیز. امیدوارم خسته نباشین و همیشه شاد و پیروز دلم میخواست همه وبلاگ نویس ها علاوه بر نوشتن نظرات خودشون در اینترنت بتونند روشهای کسب پول و درامد از طریق اینترنت رو هم بدونن و خودشون رو به ثبات مالی برسونند واسه همین در وبلاگ www.money4u.blogsky.com روشهای کسب درامد و پولدار شدن از اینترنت رو توضیح دادم امیدوارم مورد قبول واقع شود. ارادتمند همه وبلاگ نویسها.....یه دوست

بهروز وثوق یکشنبه 30 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 11:06 ق.ظ http://vosogh.blogsky.com

سلام
بلاگ قشنگی داری به من هم سر بزن

المیرا یکشنبه 30 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 05:35 ب.ظ http://www.elmiira.persianblog.com

چه سبزه اینجا

مانی ابرشلوارپوش یکشنبه 30 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 11:35 ب.ظ http://www.abreshalvarpoosh.blogspot.com

دوست خوب و نازنین...آنقدر زیبا می نویسی که بغض می کنم...ببخش که تکراری می نویسم...خیلی دوست دارم راحت بنویسم و زیبا مثه شما.....
چقدر انتظار سخت است...سخت...به ابرشلوارپوش سر بزن..منتظرتم...

سعید ایرانی دوشنبه 1 دی‌ماه سال 1382 ساعت 12:16 ق.ظ http://saeedirani.blogsky.com

عزیز...دلم گرفت.یعنی گرفته بودم غمم فزون شد از نوشته های تو.من پدرمرا ۲ هفته پیش از دست دادم برای همیشه.او چند سال بیمار بود و بستری.بیماری پارکینسون ذره ذره وجودش را آب کرد و من در تمام این سالها شاهد بودم.او در این سال آخر انگار طفل من بود.نوازشش می کردم.می بوسیدمش و او با آن نگاهش..با آن نگاهش .......من فکر می کنم که هر گز آن نگاه را فراموش نکنم.موفق باشی.

سیاهکل دوشنبه 1 دی‌ماه سال 1382 ساعت 01:52 ق.ظ http://arshiastar.persianblog.com

ما دست هایمان خالی است اما دلهایمان پراست ارشیا

باران چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1382 ساعت 01:58 ب.ظ http://chakad.persianblog.com

از این رفتنها در بیشتر خاطرات آدمها هست و مطمئن باش تو نه اولین کس و نه آخرین فرد هستی.
ببین باور کن تو تنها آدمی نیستی که این اتفاق برات افتاده .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد