سلام دارم از این خانه می رم .همون کاری که تو اصرار داشتی. ولی کجا نمیدانم؟ مهم نیست بلاخره توی این شهر بی درو پیکر جایی هم برای من و کتابهایم هست. کسی نیست بدرقه ام کند و به دروغ بگویید تو برو من مثل کوه پشتت هستم خیالت را راحت کنم اصولا همه مردان به ظاهر قدرتمند زندگی من یه جای کارشان ایراد داشت و میلنگید .
من همیشه مثل کوه تا آخرین دقیقه ایستادم من هیچ وقت ارتباطی را به هم نزدم ایستادم و دور شدنتان، غیب شدنتان ،به خواب رفتنتان، با کس دیگر رفتنتان را توی تنهایم نگاه کردم. لعت به همه تان که بزدل بودید. می روم که از نو شروع کنم تنها وشما هم فرار کنید.من هم می روم بدون اینکه نشانی از خودم بگذارم به همین سادگی که این آخرین درسی بود که یک مرد ترسو به من یاد داد همان که قرار بود برای همیشه بماند با مذبوحانه ترین و خنده دار ترین حالت ممکن فرار کرد از این ارتباط وشما نصیحتم نکنید که گوش نصیحتم را مثل ونگوگ بریده ام اما کسی نیست تا انرا برایش بفرستم گور پدر گوش.....
(متاسفم این نوشته قدری شخصی شد )
بالاخره اومدی...
اما چقدر عصبانی. چقدر...!
نیلوفر! ببخشید که وارد حریم خصوصیت شدم. ولی حست باعث شد برگردم به عقب. تصور می کنم حست رو می فهمم. منم یه روزی در خونه ام رو بستم و برای همیشه ترکش کردم. ولی دوستم فرار رهایی نیست. درسته که از شر یه چیزایی خلاص می شی ولی با دل غمگین و تنها چه می کنی؟ نه بهت می گم بمون نه بهت می گم برو. هر چند که دلم واست تنگ می شه. ولی عزیزکم همه زمین می خورن. مهم اینه که بعدش چطوری دوباره روی دو تا پاهامون وایستیم. دوست دارم و دعا می کنم هر چه زودتر از این برزخ دربیای. من خوش بینانه به فردا اعتقاد دارم..... هر چی گفتم به حساب درددل بذار و مواظب خودت و دلت باش.
نوشته ای شخصی ٬ که شخصی قدرتمند پشتش پنهان است....میدونی عزیزکم تو مردتر نبودی...تو زن بودی ٬ زن تر ....برای همینه که میتونی....بذار یه چیزی بهت بگم :یکی دیگه هم توی این دنیا هست که روزی هزار بار به ادمای ترسو لعنت میفرسته...
امیدوارم اینجارو تنها نذارید....من به خوندن نوشته هاتون عادت کردم...
گور پدر ..
لعنت ...
نمی دونم چرا ذهنیت ما از مردها این قدر غلط بوده. نمی دونم از کجا سرچشمه می گیره. اونها موجودات شدیدا شکننده و گاهی تهی و ترسویی هستند. تازه بعضی هاشون با کمال پررویی این رو تایید می کنند. و ما چه ساده لوحانه طلب تکیه گاه از اونها میکنیم. وای بر ما...
(...) گرگ صفتانی هستند که پست تر از یک سگ ولگرد در پیشگاه دختران گدایی عشق می کنند و آنگاه که به کام دل رسیدند تازه یادشان می افتد که خدا مردشان آفریده و مردی را درکمال نامردی جستجو می کنند.
(ببخشید اینم خیلی شخصی شد ولی اینارو من فقط نمی گم بلکه ...)
به منم سر بزن. ممنون.
نوشته هایت زیباست البته اگر فقط نوشته باشد
نوشتهایی که از احساست سرچشمه گرفته باشند و نه از درونت
آبی باشی
ببین مهربون جونم بیا و دیگه تو تنهایی نگاه نکن..دوباره هیچیو تکرار نکن..و مث همیشه کوه باش..
وقتی از یه چیزی لذت می بری، بهتره به فلسفه وجودیش فکر نکنی و فقط لذت ببری. مطمئن باش زندگی می تونه بیمزه تر از این حرفها هم بشه، فقط کافیه تو به چیزای خوب زندگیت – تنها چیزای خوب زندگیت- گیر بدی و بخوای بفهمی که پشت هر اتفاق خوشایندی آیا چه فکر پلیدی نهفته ست!!! و همین کافیه که گند همه چیو بالا بیاره تو روی آدم.ولی بهش فکر نکن. وقتی بهت می گم فکر نکن، یعنی نکن!
واقعا اینقدر ما مردا پستیم؟ ممنون از لطف همگی. گمونم الان هرچی بگم از زور عصبانیت باشه. پس نمیگم و راحت باشین چون دیگه اینجا هم نخواهم اومد که راحت حرفاتونو بزنید در یه فضای کاملا زنانه
دلم نیومد یه سر اینجا نزنم. هر چند حدس می زدم قضیه خیلی جدی باشه. از پریروز که حرفاتو شنیدم یه چیزایی بد جوری برام تداعی شد. من کسی رو لعنت نمی کنم. فقط می گم خدا هیچ کس رو گیر آدم ترسوی پست نندازه.
زن بودن کار سختیه...مدت هاست به دنبال این می گردم که زن باشم...تعریفی پیدا نمی کنم.مدت ها با خواسته هام جنگیدم و پشت نقاب مردانگی خودم را قایم کردم بدون این که بدونم مردها هم از مردانگی اشون فرارین.الان که نقاب رو بر داشتم چیزی برای نمایش زنانگی ندارم نه مردم و نه زن...مارماهیم!تو که ۵ سال بزرگ تری و احتمالا نقابی نزدی بگو...جنسیت ام چیه؟
خدای من ! تو دیوانه ای.......
داشتم مو سیقی تبت گوش می دادم،که به وبت سر زدم.
فضاسازی عجیبی بود.خدایا موسیقی تبت و کشمیر را با زخمه های تار چه کار .عجب میکسی!تازه وقتی وبلاگتو بستم جریانو فهمیدم.این ساز کیه ؟ خیلی خام .ولی سعی خودشو می کنه که با احساس بزنه.
سلام
صبر کن ببینم...درست متوجه شدم؟..داری میری؟ کجا؟
بی انصاف ما تازه رسیدیم اینجا..به همین راحتی می خوای بذاری بری؟ اینقدر زود کوتاه اومدی و جا زدی؟
من و تو باید اینقدر بگردیم و تلاش کنیم تا جنسیت گم شدمون رو پیدا کنیم. برای عقب نشینی هنوز خیلی زوده . بمون .. بخواه.. بتون
گمت کرده بودم نیلوفر. لا اقل یه نشونی گذاشتی که بیام برای دید و بازدید و روبوسی.روتو می بوسم
دوست عزیز ممنون که به من سر زدین من به روزم با تبادل لینک موافقی؟
to dari miri donbale shahpari, va eshg va jensiyatet vali nilofar royahaye to dare shoru mishe na؟
ok vali inke to kasi ro tark nakardi yek doroughe , namikham azaret bedam vali rade paye maslahat andishi peydast va .... ok
doust dar
یه چند تا باتری اضافه بگذار توی کوله پشتی ات کنار کتاب هات... یادت نره!
دلتنگی که این حرفا حالیش نمیشه....
اینجا همه دلتنگتن....
مواظب خودت باش دخترک
با درود
اقتدارت را تحسین میکنم و هسویم با اینطور نگریستن و داشتن امید برای به خواست رسیدن .
اما باید ذکر کنم نمی توانی بگویی همه ی مردان چرا که تعداد مردانی میخواهند به همه بفهمانند که زن نباید اینکونه دید و جنبش فمنیستی مردانی را به همراه دارد که شما در این لیست مردان همه را با هم اسم بردی
سلام...کاش منم بتونم مثل تو بشم...
کاش من هم بتونم برم و با این تنهایی لعنتی کنار بیام ....
چقدر به این اهنگ اونم این مو قع شب احتیاج دارم ...چقدر دلم می خواد تو این مه محو شم ...و گریه ام هم نگیره ...چقدر دلم می خواد بفهمم اون کیه که دو سال براش مینویسی ..و تازه باز پیش خودت کم می یاری...چقدر دلم می خواد..
یه دفعه دلم لرزید یاد اکرمک خودم افتادم که پشت گوشی گریه می کرد... حال داشتی کارای منم بخون تسکین نمی ده اما به قولی... تیغ و تیر نیست اما زخم بسیار...
فکر کرده بودم نمی نویسی...اومدم دیدم می خوای ننویسی...به کجا چنین شتابان؟
شایدم تقصیر خودمونه که به دیگران یاد میدیم که با ما چگونه رفتار کنند نه ؟
نیلو... گور پدرش. گور پدر همه... گور پدر من... چقدر ما آدمها خودخواهیم. دوستت دارم. نمیدونم. شاید اگر تو هم خود خواهی رو یاد میگرفتی... شاید اونموقع دنیای بهتری میداشتی...
رقصان بگذر از آستانه ناچار شادمانه و شاکر.
نگو که حق کشی ها دلای مارو سوزونده بیا وقت تلافی یه بازی یه برنه (خانوم یه سری به ما بزن. خوشحال میشم)
salam khobi man esmam masihe age dost dashti ye offi base man bezar bat chat konam man idim masih67_3000 karet daram faghat ino begam man webam nadaram faghat ye nevehstehamo begam bet fekre in ke tamame delbastegihaie ma doroghin ast va bad tar az on maskhare bale.gahi be nazaram miresad ke tamae ehsasate ma hata amigh tarin anha janbeie hamvare maskhare darad omghe ehsasate ma aslan be eshgh marobot nist tamam be khod khahi vabaste ast ma faghat khodeman ra dost darim va be hale khodeman gerye mikoni