جنسیت گمشده

نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی

جنسیت گمشده

نفرینت نمیکنم که بمانی نفرینت نمی کنم که بمیری نفرینت می کنم که زن باشی و بفهمی

سه شنبه۱مهر۱۳۸۲خورشید قلب من!!!!!!

چقدر چقدر تو را کم آورده ام جایت خالی که روی پیشانی قلبم قطرات ریزعرق راببینی و به صورت عرق کرده قلبم فوت کنی تا خنک شود!!
داغ شده ام داغ این دوست داشتن تن سرد و نم گرفته مرا نمی گویم گرم که داغ کرده است و داغ عشق مثل صورت مهربان خورشید خانوم روی پیشانی قلبم زده شده است!!

دستهایم را از دو طرف باز کردم کفشهایم را در آوردم و دویدم توی ساحل می خواستم حجم آبی دریا را توی بغلم بگیرم و برایت سوغات بیاورم!!!روی لبه صخره ها ی توی ساحل ایستادم و بوی دریا توی تمام تنم نشست و با تمام تن خیس و تب زده ام به یاد نفسهای تو یک نفس عمیق کشیدم! و توی دلم هی گفتم دوست دارم دوست دارم تا نفس کم آوردم و اشک بود که دوید توی تیله سیاه چشمهایم!!!!!!!!
روی لبه صخره ها ی کنار دریا ایستادم و صدای تو توی گوشم بود و تنم زیر آب دریا که به صخره ها می خورد. بوی شوری آب دریای جنوب سوغات من است برای دستهای تو!!!!

و من حالا اینجا نشسته ام و تنم مزه شور آب تمام دریا های جنوب را می دهد و انگار که تب دارم تب گرم این هوای شور شرجی را!!!!!!!
چه آدم فهمیده ای بود آن که کفت : عشق است که مثل پر شاپرک توی رگهای تنم بال بال می زند درست مثل پر شاپرک و با هر بال زدنی بند نقره ای دلم هی میلرزد و هی میلرزد!!!!
چه حال غریبیست این عشق ؟؟؟؟؟؟؟؟باورت می شود عاشق شدم و کف دستهایم گل رویید .گل رویید و رویید و بالا رفت!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟
(چابهار)